بسم رب المنتظر المهدی
اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی(عج)
سلام. دهه اول محرم گذشت! خیلی از ما وقتی تاسوعا و عاشورا تموم میشه فکر میکنیم ایام عزای سیدالشهداء هم تموم شده درحالیکه تازه اسیری نازدانههای حسین علیهم السلام از امروز شروع میشه. ببخشید که کمی دیر شد. (نام حسین دل رو میلرزونه ، نوای وبلاگ رو عوض کردم ، ماله شام غریبانه ، جای همه خالی) بحث رو ایندفعه کمی میخوام علمیتر بنویسم.
یکی از اعمال بسیار تاکید شده در سیره بزرگان خواندن زیارت عاشورا از روز عاشورا تا روز اربعین اباعبدالله علیه السلام هست. زیارت عاشورا نماد واضح و آشکار تولی و تبری در دین اسلام است. دین اسلام، دینی تک رنگ است! سیاه یا سفید! امیرالمومنین علی علیه السلام در تعبیری میفرمایند اگر در جبهه حق نیستی پس قطعا در جبهه باطل قدم بر میداری. وقتی واژه تولی و تبری مطرح میشود، اولین معنایی که به اذهان خطور میکند ملعونین غاصب حق خلافت امیرالمومنین علیه السلام هستند. صد البته که بارزترین مصداق هم به همان جایگاه برمیگردد. امام باقر علیه السلام میفرمایند:به خدا قسم ای کمیت! هیچ خونی ریخته نمیشود و هیچ مالی به غیر حلال گرفته نمیشود و هیچ سنگی از جا حرکت نمیکند مگر آنکه گناهش بر گردن آن دو میباشد.(1) در زیارت عاشورا هم همین معنا را داریم بعد از سلام بر حضرت اولین لعنی که مطرح میشود لعن بر کسانی است که پایه گذار ظلم به خاندان رسول بودند و آنهایی که این خاندان را از مقام و رتبهای که خداوند برایشان مقرر نموده بود منع کردند(غصب ولایت)(2). نکته ای که در زیارت عاشورا بسیار حائز اهمیت است جدا نشدن تولی و تبری در تمام قسمتهای دعاست که بعد از هر ابراز محبتی چندین و چندبار ابراز تنفر و انزجار از دشمنان به عمل میآید. شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد که فلان کس موالات شما را دارد اما نسبت به دشمنان شما بیتفاوت است. حضرت فرمودند: هرگز! دروغ میگوید کسی که ادعای محبت ما را داشته باشد در حالیکه از دشمنان ما بیزاری نجوید.(3)
حتی در بعضی از جایگاهها که اکثریت به سمت باطل حرکت میکنند تبری از دشمنان کاربردیتر به نظر میرسد. آنجاییکه در زیارت عاشورا میخوانیم:"خداوندا من به تو در این روز(روز عاشورایی که همه آل زیاد و آل مروان و امروزه آل سعود و وهابیت در آن به جشن و پایکوبی میپردازند به قتلهم الحسین) و این مکان و تمام دوران زندگیم تقرب میجویم بوسیله برائت از دشمنان اهل بیت که لعنت خدا بر آنها باد و بوسیله دوستی پیامبر و آلش صلوات الله علیهم"(4) پس میبینیم بعضا تبری جلوتر از تولی حرکت میکند.
نکته آخری که در زیارت عاشورا به آن اشاره میکنم اولین فراز صد مرتبهای زیارت عاشوراست که میفرماید:"خداوندا لعنت نما اولین کسی که در حق محمد و آلش علیهم السلام ظلم روا داشت و آخرین کسی که در این امر از او تبعیت نمود"(5) با توجه به جمله کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا که تعبیری زیباست میتوان نتیجه گرفت که عاشورا یک اتفاق نبود بلکه یک حرکت جاری در طول تاریخ بود و هست و خواهد بود. امروز نیز در جامعه امروزی فرزند نهم از نسل اباعبدالله –روحی فداه – در جبهه حق نوای هل من ناصر ینصرنی سر میدهد و ما را به اطاعت فرا میخواند. به تولای حق و تبری نسبت به باطل. تبری هم باید از مظاهر گناه که دشمنان اهل بیت علیهم السلام میباشند ، صورت گیرد و هم از خود گناه! چگونه است کسی که ادعای محبت اهل بیت علیهم السلام را دارد و از گناه تبری نمیجوید؟ و دشمن انسان ، شیطان ملعون چه زیبا ظواهر را برای ما آراسته میکند. چگونه است کسی که ادعای برپایی عزای سیدالشهداء را دارد و با اعمالش ، با گناهانش تیری به قلب نازنین فرزندش میزند؟ مگر نه اینکه هر گناه تیری است به قلب امام زمان(عج)؟ کمی مصائب روز عاشورا را از نظر بگذرانیم و بیاندیشیم که چرا خداوند به یکی از محبوبترین مخلوقاتش چنین مصائبی را روا داشت؟ آیا شهادت سیدالشهداء و یارانش برای این نبود که امروز حجت برای ما تمام شود؟؟ برای این نبود که ما دست از گناه بکشیم؟ که ما از گناه و مظاهرش تبری بجوییم، هم زبانی و هم عملی؟ چه حسین کوچکی دارند آنان که گمان میکنند حسین آمد تا با طبل و عَلَم دو روز تعطیلی به تعطیلاتمان اضافه شود و ما به بهانه اقامه عزا ، داغی بیشتر به دل فرزندش که در این ایام خود عزادار است بگذاریم. خدا کند که از جمله " وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِک" نباشیم و با اعمال و رفتار و گفتارمان شامل " وَ شَایَعَتْ وَ بَایَعَتْ وَ تایَعَتْ " بر زخم زدن به دل حضرت نشویم که اگر آشنا ، آشنا را بیازارد سوز دردش بیشتر است و درمانش دیرتر.
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
1)وَ اللَّهِ یَا کُمَیْتُ مَا أُهَرِیقَ مِحْجَمَةٌ مِنْ دَمٍ وَ لَا أُخِذَ مَالٌ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ وَ لَا قُلِبَ حَجَرٌ عَنْ حَجَرٍ إِلَّا ذَاکَ فِی أَعْنَاقِهِمَا(اصولکافی جلد8 صفحه102)
2) فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقَامِکُمْ وَ أَزَالَتْکُمْ عَنْ مَرَاتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَا
3) إِنَّ فُلَاناً یُوَالِیکُمْ إِلَّا أَنَّهُ یَضْعُفُ عَنِ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّکُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ کَذَبَ مَنِ ادَّعَى مَحَبَّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا(بحارالانوار جلد27 صفحه58)
4) اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی مَوْقِفِی هَذَا وَ أَیَّامِ حَیَاتِی بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوَالَاةِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّک
5) اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِک